یا آره یا نه؟؟؟

          تنــــها 
            بازدید : 34
          چهارشنبه 25 تیر 1393
           نظرات (3)
        

سلام سپی جون. خوبی؟

ببین همونطور که میدونی و من بهت گفتم من شش ساله که دوست دارم و خواهمم داشت... اما من چجوری اینو تحمل کنم که با مهدی و سامان و ... بحرفی بگی عشقم اما به من بئبخت که دیونته نگی ، بزار اینطور بگم من کمبود محبت داشتم یعنی میخاستم عشقم که تویی ( ببخشید ) بهم بگه عشقم دوست دارم از این حرفا اما نمیگفتی به همون دلیل من با مائده حرفیدم اما تو خیالم عمیشه فکر میکردم که اون تویی تویی که بهم میگی دوست دارم عاشقتم دیونتم نفسمی اما نه تو نبودی اون ی دختری بود که کارش با پسرا حرفیدن بود.اما اشکالی نداره من از این به بعدم بدون عشقم گفتنای تو زندگی میکنم ... اینو گفتم بدونی که دلیل اینکه من ساعت 3شب میرفتم چت بخاطر همون بود نه بخاطر دوست داشتن مائده.

از این به بعدم مثل همیشه تنها عشقم دنیام تویی البته ببخش که این حرفارو میگم اما مجبور شدم/.

همه ی حرفام عینه حقیقته ب جون خودم .

دوست دارم. هیچ دختری تو زمین مث تو نمیتونه باشه چون عرضشونو هم ندارند که مثل تو باشند.من هم همیشه بهترین ها رو دوست دارم گرچه مال من نباشند.

خیلی منو ببخش من خاک زیر پایتم.

بای

ارسال نظر برای این مطلب

	این نظر توسط s در تاریخ 1393/04/26 و 14:43 دقیقه ارسال شده است

			سلام رامین خوبی؟ ببین من عید امسال میخاستم کلا مهدی رو کنار بزنم اما وقتی فهمیدم که تو باماعده هستی منم گفتم اون که منو نمیخاد پس من براش بی ارزشم که رفته بایکی دیگه هسته حتی بایه بهانه به مهدی فهمانده بودم ولی بعدش به هم زدم اگه تنوستی 5 بیا منتظرتم دوستدارت بای پاسخ : دقیقا منم به همون خاطر که تو با اون میحرفیدی من با ماعده حرفیدم.... اما دیگ نمیحرفم.مواظب خودت باش دوست دارم.و بای

	این نظر توسط س در تاریخ 1393/04/25 و 18:21 دقیقه ارسال شده است

			رامین دیگه دیروز فهمیم که برات غریبه ام از اون جایی که گفتی تو کار های ن دخالت نکن انجایی که گفتی ماعده رو ناراحت نکن تورو خداااااااااااا ازش پرسیدی که من چی بهش گفتم که ناراحتش کردم دیگه تو اون چشمای همچون دریایت نگا نمیکنم چون اونا یاسه یه عشق دیگه منی که بااون نگات خودمو گم میکردم پس اگه از این به بعد نگات نکردم بدون که باخاطر عشقتت که نیاید بازم بگه سپی منو ناراحت کرده بای پاسخ : سپیدم اونطور نگوووووووو. ببین من گفتم دوسم داری دستمو بگیر با هم بریم نداری هم برو......مث اینکه تو دومی رو انتخاب کردی.سپیده من حاضرم بمیرم قط یدون عشقم گفتن تو رو به من ببینم....نمیدونی من داغون میشم وقتی ب مهدی میگی عشقم میدونی چرا ؟ چون اون تو رو دو ما نشناخته عشقم گفتنای تو رو بدست اورد منی که هر روز فکر و خیالم با تو و ارزومه ی بار بشنوم بعد بمیرم. تو یکی یدون ی منی حتی اگه عاشق شدم باز دوست دارم باز دیونتم....من دیگ عشقی ندارم جز تو... کش هر چیمو از دست بدم فقط تو رو بدست بیارم. نمیدونی چقدرن دوست دارم نیدونی....- از این پس غیر گفتم عمل کنم نا مرد اگه غیر این کارمو دیدی بیا سیلی رو بخابون تو گوشم.... اصلا الان بهش اس میزنم که من عاشق سپی هستم بای.... دیدیش ازش بپرس بهت میگ که اون اس رو من زدم یا نه. من با تو زندم پس نگیر اون نگاتو نگیر اون وجود پر مهرتو خاهش میکنم. بای

	این نظر توسط s در تاریخ 1393/04/25 و 18:17 دقیقه ارسال شده است

			سلام رامین خوبی؟ منو ببخشین که گفتم ازت دلشکسته ام نیستم فقط یه حرفت بهم خیلی برخورد اونم اینکه بدون اینکه بدونی من چیگارکردم یانکردم منو دعواکردی نمیدونم ماعده چرا رومن حساسه وقتی بهش میگم که بابا رامین خوبه دست دلبازه ناراحت میشه وقتی میگم اون باسه ما بستنی میخره ناراحت میشه اما رامین من حس و احساس ندارم منم وقتی اون پیش دوستامون میگه من با پسر خاله سپیده دوستم ناراحت میشم وقتی جلوم بهت میگه عشقم نفسم عکستو میبوسه ناراحت میشم به خاطر همینه شب تا ساعت4 گریه کردم اما تو چه میدونی نمیدونم اسم سامانو کی دهنت انداخته اما من باهاش دوس نبودم من هنوز اون کسی رو که واقعا دوسش دارم و پیدا نکردم ببخشین که همه چی رو گفتم دوست دارم بای پاسخ : سلام . مرسی . ببین به جون اون خالتون که مامانه منه قسم میخورم من دیگ باهاش هیچ رابطه ای ندارم....تنها تویی برا من همین . دنیای من تو ی نگات خلاصه میشه . پس نگیر از من نگاتو. من فدای ی قطره اشکت میشم اونوقت تا 4 گریه کردی ....؟!!! خدا بکشه منو ....ب جون هر کی دوسش داری گریه نکن ..... برا من تا ابد گریه نکن . بخدا اینا رو میشنوم گریم میاد. من بهت اعتماد دارم اونم از حودم بتر .... تو گفتی من کسیو نمیخام از ی جهت داغون شدم چون خودمو هم شامل میشد از ی طرف هم خوشحال شدم چون یدونم با هیشکی رابطه نداره....خلاصه من تا ابد دوست دارم مواظب خودت باش......بای